شاخص کلیدی عملکرد - Key Performance Indicator (KPI)
کلمه KPI مخفف عبارت "Key Performance Indicator" و یکی از اصطلاحات تخصصی سئو میباشد. شاخص کلیدی عملکرد در واقع یک مقدار قابل اندازهگیری است که نشان میدهد یک شرکت، چگونه به اهداف اصلی کسب و کار خود رسیده است. سازمانها و شرکتها از شاخص کلیدی عملکرد در سطوح مختلف استفاده میکنند، تا بتوانند مسیر موفقیت خود در رسیدن به اهدافشان را ارزیابی کنند. به طور کلی KPIهای سطح بالا ممکن است بر عملکرد کلی کسب و کار تمرکز کنند، در حالی که KPIهای سطح پایین ممکن است بر فرآیندهای کوچک تر مانند فروش، بازاریابی، منابع انسانی، پشتیبانی و سایر موارد تمرکز کنند. در اینجا چند تعریف دیگر برای KPI به وجود میآید که در ادامه به آنها میپردازیم.
- تعریف فرهنگ لغت آکسفورد از KPI: اندازهگیری و ارزیابی موفقیت یک سازمان، کارمند و ... در دستیابی به اهداف.
- تعریف Investopedia از KPI: مجموعهای از اقدامات قابل اندازهگیری، که یک شرکت برای سنجش عملکرد خود؛ در طول زمان استفاده میکند.
- تعریف مکمیلان از KPI: روشی برای اندازهگیریِ اثر بخشی یک سازمان و پیشرفت آن در جهت دستیابی به اهداف.
عوامل موثر بر تاثیر گذاری KPI
معمولا سازمانها به صورت کورکورانه از KPIهای شناخته شده در صنعت استفاده میکنند، سپس تعجب میکنند که چرا این KPI تاثیری در سازمان آنها نداشته و هیچ تغییر مثبتی مشاهده نمیکنند. یکی از مهمترین مواردی که در مورد شاخص کلیدی عملکرد، که معمولا نادیده گرفته میشود این است که شاخص کلیدی عملکرد در حقیقت نوعی ارتباط است. دقیقا به همین علت، مدیران سازمانی از همان قوانین، و بهترین شیوههای ارتباطی استفاده میکنند. اطلاعات مختصر، واضح و مرتبط، به احتمال زیاد باعث بهبود عملکرد میشود.
از نظر تدوین استراتژی برای تدوین KPIها، تیم شما در گام ابتدایی، باید از اصول اولیه شروع کند و درک کند که اهداف سازمانی شما چیست، چگونه برای رسیدن به آنها برنامه ریزی میکنید؟ چه کسی می تواند بر اساس این اطلاعات عمل کند؟ این باید یک فرآیند تکراری باشد که شامل بازخورد و تحلیل مدیران هر بخش و مدیران کل باشد. با آشکار شدن این ماموریت، شما به عنوان مدیر سازمان، درک بهتری از اینکه کدام فرآیندهای تجاری باید با داشبورد KPI اندازهگیری شود، خواهید داشت. همچنین متوجه میشوید که این اطلاعات را باید به چه کسانی به اشتراک بگذارید.
مهم ترین موارد KPI در سئو
تا به اینجا در مورد خود KPI صحبت کردیم و شما یک دیدگاه کلی از این موضوع بدست آوردید. اما برای اینکه بتوانید شاخص کلیدی عملکرد را در سایت خود پیادهسازی کنید، در ادامه همراه ما باشید.
شاخص کلیدی عملکرد یکی از مباحث اصلی و مهم در آموزش سئو میباشد، که باید به آن توجه ویژهای داشته باشید.
1. افزایش رتبه کلمات کلیدی
صفحات سایت شما با توجه به کلمات کلیدی که برای آنها انتخاب کردهاید، در صفحه SERP موتورهای جستجو مانند گوگل و بینگ قرار میگیرند. هرچه رتبه صفحات سایت شما به عدد یک نزدیکتر باشد، بهتر است. مسلما هرچقدر رتبه وب سایت شما برای کلمات کلیدی که حجم سرچ بالایی دارند، بیشتر باشد، بهتر است. میتوانید رتبه بندی کلمات کلیدی را در ابزارهایی مانند SEMRush یا SERanking بررسی کنید.
برخی کلمات کلیدی هستند که اگر از آنها استفاده کنید، به صورت طبیعی در رتبههای برتر قرار میگیرید. مانند برند شما، کلمات کلیدی طولانی، خدماتی که ارائه میدهید، موقعیت مکانی و ... . اما سایر کلمات، بخشی از یک استراتژی بلند مدت خواهند بود، تا بتوانند برای شرایط رقابتی و با هدف تجاری، به رتبههای برتر برسند. به طور کلی، رتبه بندی کلمات کلیدی یک KPI، کاملا ضروری است. دقت داشته باشید که کلمات کلیدی محتوای سایت شما، توسط الگوریتم های گوگل بررسی و شناسایی میشود.
2. نرخ پرش
نرخ پرش یا Bounce Rate یک معیار است که درصد دفعاتی که کاربر، صفحه را بارگذاری میکند و بدون هیچ اقدامی، فورا خارج میشود، اندازه گیری میکند. نرخ پرش، با تقسیم تعداد دفعاتی که کاربر وارد صفحه شده و تعاملی انجام نشده، بر تعداد دفعاتی که کل کاربران وارد سایت می شوند، محاسبه میشود.
یک نرخ پرش معمولی، بین 40 تا 60 درصد است، به این معنا که انتظار میرود نیمی از تمام دفعات بدون هیچ اقدامی توسط کاربر به پایان برسد. البته این موضوع نسبت به صنعت و حوزه کاری وب سایت شما؛ بسیار متفاوت خواهد بود. به طور کلی؛ نرخ پرش برای یک KPI بسیار مهم است. زیرا یکی از اولویتهای مهم برای الگوریتمهای موتورهای جستجو، برآورده کردن نیاز کاربر است.
زمانی که کاربر یک کلمه کلیدی را سرچ میکند، گوگل میخواهد مرتبطترین و با کیفیتترین نتایج ممکن را نمایش دهد، تا بدین صورت مشکل او را حل کند. پس وقتی که کاربر بدون هیچ اقدامی، دوباره به صفحه نتایج جستجو باز میگردد، نشان دهنده این است که، آن سایت محتوای خوبی ندارد یا قابل اعتماد نیست. در طرف مقابل، نرخ پرش پایین نشان میدهد که وب سایت شما، محتوای خوبی دارد و به درستی توانسته مشکل کاربر را برطرف کند و دارای حداقل E-A-T است.
3. میانگین زمان ماندگاری
مدت زمانی که کاربر در حال بازدید و کار با سایت شما میباشد، زمان ماندگاری میگویند. مسلما هرچقدر محتوای غنیتر و ساختار قویتری داشته باشید، میتوانید انتظار داشته باشید که این مدت زمان بیشتر باشد. مدت زمان ماندگاری کاربر، یک KPI مهم به شمار میرود، زیرا این موضوع نشان دهنده کیفیت محتوای سایت شما میباشد. اگر با کاهش مدت زمان ماندگاری کاربران در سایت مواجه شدید، سایت خود را بررسی کنید و ببینید آیا چیزی تغییر کرده است که کاربران شما را ناامید کند؟ همچنین بهتر است روی CTAهای برجسته تمرکز داشته باشید تا بتوانید مخاطبان خود را به مشتری تبدیل کنید.
4. زمان بارگذاری صفحه
تا به اینجا در مورد زمان بارگذاری صحبت نکردهایم، اما این موضوع یکی از فاکتورهای مهم در اکثر معیارهایی میباشد که تا کنون بررسی شده است. خودتان را جای کاربر گذاشته و سعی کنید مانند او فکر کنید. اگر مدت زمان بارگذاری سایتی طولانی شود، احتمالا به صفحه نتایج جستجو باز میگردید.
به احتمال زیاد، شما دیگر مشتری آن سایت نمیشوید، زیرا اولین تجربه و تعامل شما با آن سایت ناامید کننده بوده است. به طور کلی، زمان ایدهآل بارگذاری صفحه بر اساس پیچیدگی محتوا و حوصله کاربر متفاوت خواهد بود. اما اکثر کاربران اگر زمان بارگیری یک صفحه بیش از 3 ثانیه طول بکشد، از آن صفحه خارج میشوند.
هرچقدر زمان بارگیری بیشتر شود، به همان نسبت ممکن است نرخ پرش هم افزایش یابد. در واقع صفحهای که بارگذاری آن 5 ثانیه طول بکشد، به نسبت صفحهای که بارگذاری آن 1 ثانیه طول میکشد، 90 درصد احتمال کمتری برای جذب کاربر دارد.
جمع بندی
امروزه برندها و سازمان های مختلفی وجود دارد که در آنها همه چیز مشخص و واضح نیست. توصیه میکنیم هنگام تدوین استراتژی برای برند خود، به نکات ذکر شده در بالا توجه داشته باشید. اما تدوین KPI بخشی از آموزش سئو میباشد، و شما برای افزایش رتبه وب سایت باید سایر موارد بهینه سازی را هم فرا بگیرید.
نظر خود را بگذارید